❤نگینم❤

ساخت وبلاگ

" والضّحی "

قسم که میخوری تمام وجودم پر از تو میشود

مگر میشود نتوانم بفهمم وقتی بیگناه

زخم هزاران خنجر از درد بر پیکره ی روحم

دارم و تو دقیقا همان لحظه حلاوت بزرگترین آرزویم را

به کام دلم مبارک نشاندی..

سعادت و سلامت آن سه نفر

همیشه دعایم بوده ..

و چه منصفانه و مادرانه بود مرهم وعده درمانت

با خوشبختی کسی که

خواهر بگویم

جان بگویم

یا فرزند م..

نمیدانم هرچه هست بعد از خودت که ربّ و معبودمی ،

اوست که تمام هر آنچه که میتواند مرا از زمین به

ملکوت عرش اعلی تو برساند

حتی از مادر هم عزیزتر ..

سالها پیش در شب تولدش برایش غزلی نوشتم

و چه خوشبختم که غزلم به بار نشست و

خواهر و دلیل نفسم

" چون نگینی بر جهانم باورم کن خواهرم

رو سفیدم از تو لیکن با خودم سنگین سرم "

خدایا به عظمتت شکر و

چه حق گفته بودی

" ما وَدعّک ربّک ما قَلَی"

"پرودگارت تو را رها نکرده و بر تو کینه ای ندارد "،

دلم قرص میشود به وجودت

به عدالتت

رحمتت

و ببخش اگر من جاهلترینم به حکمتت

اما بقول شیخ اجل حضرت سعدی :

"آنان که شب آرام نگیرند ز فکرت

چون صبح پدیدست که صادق نفسانند "

"خدایا شکرت "

+ نوشته شده در دوشنبه سوم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 4:5 توسط معراج قدیم خانی واله  | 

"واله خاموش"...
ما را در سایت "واله خاموش" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5merajvaleha بازدید : 101 تاريخ : جمعه 14 بهمن 1401 ساعت: 15:19