انسان موجود عجیبیست ..
در عجایب او همین نکته بس که شبی دقیقا امشب
فکر میکردم که خواهم مرد و رنگ صبح را نخواهم دید !
اما اکنون هنوز زنده ام ..
گاها انقدر در شرایطی همه ارکان وجودت فرو میریزد
که بعید بنظر میرسد دیگر وقت ی مانده باشد
تو خود معترفی و مهر تایید خاموشی را همه ادمهای دورو برت که اتفاقا
تاریکیبیار معرکه تنهایی ت هستند ؛ میزنند .
آنروز یک نور یک خورشید بران ظلمت بی حد گویی نیازست و دریغ و صد دریغ که نیست ..
بزرگ میشوی .. دران تاریکی اما خودت نور میشوی
ده سال دیگر!
و اینچنینست که
"تاریکی نور میزاید ."
یادمان هشت های شوم و منحوس
ساعت دقیقا ۲۲:۲۰
"واله خاموش"...
برچسب : نویسنده : 5merajvaleha بازدید : 142