لجن نامه

ساخت وبلاگ

 

گاهی وقتا حسادت عجیبی میکنم به کور ها و کر ها و 

به مرده ها !!

یکی سگ کش، یکی سگ باز

یکی بیراهه ، یکی گمراه 

یکی منتقد ، یکی طرفدار 

یکی مهاجم ، یکی مدافع

کسی خائن کسی بی شعور 

کسی بیخیال ، کسی دیوانه 

کسی جانی ، کسی مجنون 

کسی مشهور ، کسی مقهور 

همه فیلسوف همه جاهل 

 باهوش اما بیهوش..

تنها ، اما تن‌ها!

باشعور اما بی شعور !

ادا و اطوار ،ظواهر، قیافه های حق به جانب و روشنفکر معاب در یک جناح 

قلب های سنگی و بیر رحم و تاریک و عقایدی مملو از جهل در یک جناح 

و طردشده های عقیم و سرگردان در یک سمت..

عناصر اصلی یک مجموعه ای از کثافت و لجن و ... !!

 

اخور ها متفاوت ولی طریق یکسان ! 

طریق : " فراموش شدن انسان "

فراموش شدن "انسان بودن .." 

فراموش شدن پایان  فوق فوق ش ۱۰۰ سال !!!

 

محبت، بخشش ، شرافت ، نجابت ، رفاقت و.. 

و "عشق"

و شاید  جبران همه و همه در گرو همین یک مورد آخرست .

کسی که دلش محبت دارد فرقی نمیکند انسان یا حیوان

یا درخت  یا زمین یا به یک لیوان اب ..محبت ازو جاریست.

کسی که بخشندگی دارد مهم نیست مقابلش چیست و کیست

میبخشد ..

کسی که شرافت ..

کسی که نجابت ..

کسی که ..

وقتی حس میکنم شمس و مولانا خانه نشین شده اند یا در تیمارستاند یا مرده اند 

یک حس  آنارشیستی افراطی ِ لعنتی ِ آلوده به خون و ویرانی 

در من پیدا میشود که دنیا را با این جهان داخل مغزم ، افکارم ، عقایدم ،

ذره دزه وجودم ؛ با یک بمب بزرگی بفرستم هوا !!

شاید واقعا دیگر مردهاند ...

اصلا مرده شور این دنیا را کلهم اجمعین ببرد .

 

 

 

 

 

"واله خاموش"...
ما را در سایت "واله خاموش" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5merajvaleha بازدید : 137 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:21