سروده ای از ابوالحسن ورزی با صدای افسانه ای بنان

ساخت وبلاگ
 

چقدر استثنایی ست این ترانه با صدای بنان ..

بعضی اهنگهای ازینجهت بدل مینشینند که در حالش شنیده میشوند

حالش ..

آن ش..

لحظه اش

شاید به عبارت کلی در شرایط ش!

 

و ترانه :

آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود

چشم خواب آلوده اش را مستی رویا نبود

 

 

"نقش عشق و آرزو از چهره ی دل شسته بود
عکس شیدایی در آن آیینه ی سیما نبود........ "

 

لب همان لب بود اما بوسه اش گرمی نداشت
دل همان دل بود اما مست و بی پروا نبود

 

در دل بیزار خود جز بیم رسوایی نداشت
گرچه روزی همنشین جز با من رسوا نبود

 

در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود
برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود

 

دیدم آن چشم درخشان را ولی در این صدف
گوهر اشکی که من می خواستم پیدا نبود

 

بر لب لرزان من فریاد دل خاموش شد
آخر آن تنها امید جان من تنها نبود

 

جز من و او دیگری هم بود اما ای دریغ
آگه از درد دلم زان عشق جانفرسا نبود

 

ای نداده خوشه ای زان خرمن زیبایی ام
تا نبودی در کنارم زندگی زیبا نبود.....

 

+ نوشته شده در  یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۶ساعت 15:15  توسط معراج قدیم خانی واله  | 
"واله خاموش"...
ما را در سایت "واله خاموش" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5merajvaleha بازدید : 159 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 3:25