"واله خاموش"

متن مرتبط با «شعری برای پدر» در سایت "واله خاموش" نوشته شده است

پدر ...

  • با " آنام " آمدی ودر همان روز تولدتبه "آنام"برگشتی ....سفرت سلامت ..برو اما"میروی آنجا که با هم روز و شب را آشتی ست "میان شعله های سوخته بر جگرمدل از تنگی میگیرم و به آنجا میاورمو اگر خلف وعده نکند خدایمانبرای من هم"صبح چندان دور نیست ....."همه میگویند روحش شاد ! روحت مگر میشود شاد نباشد؟!اما رئیس... بابا .. عباس جان من روحم خیلی خیلی غمگینست ...چقدر سختست "پشت" بودن ..تمام درونت منهدم از دردهای نامحدود باشد واما باید قوی بمانی ‌ تظاهر به قوی بودن خود بار سنگینی ستقلبم بدجور گرفته ..... + نوشته شده در سه شنبه هشتم شهریور ۱۴۰۱ ساعت 21:39 توسط معراج قدیم خانی واله  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • برای گفتن من ، شهلا نظری به کمک فرید زولاند امد ...!

  •   سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم هر لحظه جز اين دست مرا مشغله‌ای نيست ديری‌ست که از خانه خرابان جـهـانم بر سـقـف فرو ريخـته‌ام چـلچله‌ای نيست بگذشته‌ام از خود ولی از تو گذشتن مرزی‌ست که مشکل‌تر از آن مرحله‌ای نيست سرگشته ترين کشتی دريای زمانم می‌کوچم و در رهگذرم اسکله‌ای نيست من سلسله جنبان دل , ...ادامه مطلب

  • شعری برای "شبان بی فروغ پاییز .."

  • شب فرو می افتاد به درون آمدم و پنجره ها را بستم...   باد با شاخه در آویخته بود من در این خانه ... تنها .. تنها ! غم عالم به دلم ریخته بود...   هوشنگ ابتهاج,شعری برای دوست,شعری برای تولد,شعری برای صبح,شعری برای تو,شعری برای مادر,شعری برای دلتنگی,شعری برای پسرم,شعری برای پدر,شعری برای دوست خوب,شعری برای صلح ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها